• هانا نیکولز
• ترجمة هامیک رادیان
محققان کالج سلطنتی لندن کشف کردهاند که علایم بولیمی عصبی نظیر پرخوری زیاد و ایجاد محدودیت در مصرف غذا، با قرار دادن بخشهایی از مغز در معرض تحریک الکتریکی کاهش مییابد. این درمان میتواند فوایدی برای آن گروه از زنان که در طول عمر خود دچار پرخوری میشوند داشته باشد.
پرخوری عصبی یا به زبان ساده پرخوری هم یکی از اختلالات خوردن و هم نوعی اختلال روانی است.
بولیمی با رفتارهایی نظیر کنترل وزن از طریق ایجاد محدودیت شدید در مصرف غذا در پی پرخوری و در نهایت استفراغ اجباری برای خارج کردن غذا از بدن مشخص میشود. این چرخة رفتاری موهن به مرور زمان تشدید و شبیه نوعی اعتیاد میشود.
اختلالات خوردن معمولاً با تلقی غیر نرمال نسبت به غذا یا تصور از بدن مرتبط میشوند و میتوانند با گرسنگی، استرس یا اضطراب عاطفی تحریک شوند. در حدود 30 میلیون نفر آمریکایی مبتلاء به یکی از اختلالات خوردن هستند.
بولیمی معمولاً در نوجوانی بروز میکند و بیشتر در میان زنان شایع است. این وضعیت پیامدهای بسیاری با خود دارد و میتواند به مشکلات پزشکی شامل اضطراب و افسردگی، نارسایی قلبی و کلیوی، منجر شود و میتواند در 3.9 درصد افراد دچار اختلال مزبور به مرگ زودرس بینجامد.
انواع رواندرمانی نظیر درمان رفتاری شناختی (CBT) برای مداوای افراد دچار بولیمی مفیدند. در هر حال، انواع گفتار درمانی وقتی به تنهایی به کار میرود همیشه مفید فایده نیست و اغلب در تلفیق با داروهای ضد افسردگی مورد استفاده قرار میگیرد.
تحریک آزمایشی مغز برای اختلالات عصبی روانی باارزش است
محققان به شکل فزایندهای در حال بررسی دیگر روشهای درمانی شامل فناوریهای مبتنی بر علم اعصاب هستند. هدف آنان آزمایش درمانهایی است که بنیانهای عصبی اختلالات پرخوری را هدف قرار میدهند، که عقیده بر آن است که از مسایل مرتبط به کنترل بر خود و فرآیند پاداش نشأت میگیرند.
خلق و خوی منفی ممکن است مسؤول دگرگون کردن ارزش پاداش غذا و محو کردن خویشتنداری محرک پرخوری باشد.
تحریک جریان مستقیم ترانسکرانیال (tDCS) یک درمان تحریک مغز است که جریانهای الکتریکی را برای تحریک بخشهای خاصی از مغز به کار میبرد. در حالی که tDCS به عنوان یک شکل آزمایشی تحریک مغز مطرح است، مطالعات عنوان کردهاند که این روش میتواند برای درمان اختلالات عصبی روانی نظیر اضطراب، افسردگی، درد مزمن و بیماری پارکینسون باارزش باشد.
در مقایسه با دیگر تکنیکهای تحریک مغز، tDCS غیر تهاجمی، بدون درد، ایمن، ارزان و به سادگی قابل حمل است. این درمان همچنین عوارض جانبی کمی دارد که عمدتاً شامل احساس جزئی مور مور یا خارش در ناحیة جمجمه است.
تحقیق پیشین از سوی تیم کالج سلطنتی لندن دریافت که تحریک مغناطیسی مکرر DLPFC ولع غذا را در اپیزودهای پرخوری در افراد دچار بولیمی پس از یک جلسه کاهش میدهد. به علاوه تحریک DLPFC با tDCS اثرات درمانی در افراد چاق، عاشقان غذا و افراد دچار آنورکسی عصبی و اختلال پرخوری داشته است.
اشتیاق نمونهها به پرخوری بعد از tDCS به شکل قابل ملاحظهای کاهش یافت
مطالعة جدید که در PLOS One منتشر شده است، با این هدف انجام شد که آیا تحریک DLPFC با tDCS برای افراد دچار بولیمی مفید است یا خیر.
در کل 39 فرد بزرگسال درمانهای tDCS و دارونمای tDCS را با فاصلة 48 ساعته بین جلسات دریافت کردند. پیش و پس ار هر درمان از پرسشنامه برای تعیین اشتیاق نمونهها برای غذا خوردن و کشف نگرانی آنها در مورد وزن، اندازة بدن و مصرف غذا و میزان خویشتنداری و عزت نفس استفاده شد.
تیم تحقیق دریافت که در مقایسه با تحریک توسط دارونما، تحریک الکتریکی مغز اشتیاق نمونهها برای پرخوری را کاهش و میزان خویشتنداری آنها را افزایش میدهد. در واقع پس از تحریک tDCS، امتیاز پایة اشتیاق به خوردن در نمونهها 31 درصد کاهش یافت.
به نمونهها یک تکلیف تصمیمگیری داده شد که در آن مجبور بودند بین مقدار کمی پول که بلافاصله قابل دریافت بود و مقدار زیادی پول که در طول 3 ماه قابل دسترسی بود، یکی را انتخاب کنند.
پس از جلسة tDCS، نمونههای این گروه بیش از گروه دارونما قادر به ارضاء خودداری بودند و پول قابل دریافت در 3 ماه بعد را انتخاب کردند. این کنش نشان دهندة تصمیمگیری با کنترل بر خود توسط انتظار برای بعد و پاداشهای بزرگتر به جای پاداشهای کوچک آنی را نشان میدهد.
تکنیک تحریک مغز میتواند به صورت بالقوه توسط خود فرد انجام شود
ماریا ککیچ / Maria Kekic نویسندة اول مطالعه میگوید: "مطالعة ما نشان میدهد که تکنیک تحریک مغز غیر تهاجمی اشتیاق به پرخوری را سرکوب میکند و شدت دیگر علایم رایج در افراد دچار پرخوری عصبی را دستکم به طور موقت کاهش میدهد. ما فکر میکنیم این روش کار خود را از طریق بهبود کنترل شناختی بر روی نشانههای اجباری اختلال مزبور انجام میدهد."
"اگرچه اینها یافتههای کوچک و اولیه هستند، بهبود نمایانی در علایم و توانایی تصمیمگیری به دنبال فقط یک جلسه tDCS به چشم میخورد. با نمونههای بیشتر و چندین جلسة درمانی در یک دورة زمانی طولانیتر، احتمال دارد که اثرات مزبور حتی قویتر باشند. این چیزی است که ما در مطالعات آینده در جستجوی آن هستیم."
اُلریک اشمیت / Ulrike Schmidt، نویسندة ارشد مطالعه و استاد رشتة اختلالات خوردن در کالج سلطنتی لندن میگوید: "مزیت tDCS این است که نسبت به دیگر تکنیکهای تحریک مغز کمهزینهتر و دارای قابلیت جابجایی بیشتر است، که این دورنمای روزی را که بتوان این درمان را در محیط خانه و توسط خود بیماران دچار بولیمی مورد استفاده قرار داد، نزدیک میکند. این روش میتواند مکملی برای گفتار درمانیهایی نظیر CBT یا یک رویکرد جایگزین مستقل باشد."/
نظرات (0)