• تیم نیومن
• ترجمة نادر اکبری سراوانی
سری سه مقالة منتشر شده در لنست / The Lancet جزئیاتی در مورد وضعیت سرطان پستان و سرطان دهانة رحم در کشورهای در حال توسعه ارائه میدهد. با وجود قابل درمان و پیشگیری بودن این سرطانها، اکثر مرگها در کشورهای فقیر و نیز کشورهای با درآمد متوسط اتفاق میافتد.
هر ساله 800000 زن بر اثر سرطان دهانة رحم میمیرند.
محل زندگی زن نقش بزرگی در بقاء او پس از بیماری بازی میکند.
رقم نگرانیآور 9 از 10 مرگ بر اثر سرطان دهانة رحم مربوط به کشورهای کمدرآمد و کشورهای دارای درآمد متوسط (LMICs) است.
البته برخی روشهای درمانی و پیشگیرانة گرانقیمت نظیر ماموگرافی و رادیوتراپی در این نواحی از جهان در دسترس نیستند، اما این تمام داستان نیست.
همچنان که مقالات منتشر شده در لنست اصرار دارند مداخلات مقرون به صرفه و مؤثری برای نجات صدها هزار زندگی در سال وجود دارد.
این مداخلات شامل غربالگری دهانة رحم و واکسیناسیون پاپیلوماویروس انسانی (HPV) برای دختران جوان است. هیچیک از این مداخلات به پرسنل پزشکی بسیار کارآزموده یا مراکز تخصصی نیاز ندارند.
سری مقالات مزبور در پیوند با کنگرة جهانی سرطان در سال 2016 در پاریس، اصرار دارند که جامعة جهانی باید کار بیشتری در مورد اجراء این مداخلات و انواع دیگر آنها به شکل گستردهتر انجام دهد.
پیشبینی بار آیندة سرطان
پیشبینی شمارة ویژة لنست غمانگیز است. محققان تخمین میزنند که تعداد زنان با تشخیص ابتلاء به سرطان پستان در کل جهان تقریباً دو برابر خواهد شد و از 1.7 میلیون مورد در سال 2015 به 3.2 میلیون مورد در سال 2030 خواهد رسید.
مشابهاً آزاردهنده است که سرطان دهانة رحم با 25 درصد افزایش به بیش از 700000 مورد در سال 2030 خواهد رسید. این افزایش عمدتاً مربوط به کشورهای LMICs خواهد بود.
نویسندة رهبر سری مقالات پروفسور اُفیرا گینزبرگ / Ophira Ginsburg مینویسد: "تصور غلطی در این مورد وجود دارد که پیشگیری و درمان سرطان پستان و سرطان دهانة رحم بسیار مشکل و گران است، مخصوصاً در کشورهای دارای منابع فقیر اقتصادی که بار این بیماریها بیشترین حد خود را دارد. اما چیزی بالاتر از حقیقت وجود ندارد."
پروفسور گینزبرگ میگوید: "این سری تحقیقات آشکارا نشان میدهد که برای تمام کشورها با هر سطحی از توسعه، مداخلات مؤثر و مقرون به صرفه وجود دارد. برآوردهای جدید نشان میدهند که یک بستة پایه کنترل سرطان را میتوان در کشورهای کمدرآمد و دارای درآمد متوسط فقط با 1.72 دلار برای هر فرد عرضه کرد – که معادل فقط 3 درصد هزینة بهداشت در این کشورها است."
همچنان که در سری مقالات عنوان میشود، LMICs فقط 5 درصد کل بودجة جهانی برای سرطان را دریافت میکند. نویسندگان به ایجاد فشاری بین المللی همچون مورد مشابهی که به بهبودی بزرگ در موضوع سلامت مادران انجامید فراخوان میدهند. این اصرار زمانی که آمار مورد بررسی قرار میگیرند معنی واقعی خود را آشکار میکند. در حال حاضر سرطان پستان و دهانة رحم سالانه تقریباً سه بار بیشتر از عوارض بارداری و زایمان زنان را میکشند.
میزان بقاء در کشور
برای برجسته کردن فشار بینالمللی در غربالگری، پیشگیری و درمان اولیه، سری مقالات نرخ بقاء 5 ساله را پس از تشخیص سرطان پستان دنبال میکند. اختلاف طیف به شکل شگفتانگیزی گسترده است.
در آفریقای جنوبی، مغولستان و هندوستان نرخ بقاء 5 ساله فقط 50 درصد است. در هر حال، این میزان در 34 کشور شامل انگلستان، استرالیا، ایالات متحد آمریکا، ایرلند و آلمان بیش از 80 درصد است.
میزان کلی بیماری در کشورها نیز متفاوت است. از آنجا که غربالگری سرطان دهانة رحم در کشورهای پردرآمد نظیر انگلستان، کانادا و ایالات متحد آمریکا عمومی است، این سرطان فقط 7.9 در هر 100000 زن را مبتلا میکند. در هر حال، در جنوب صحرای آفریقا، و بخشهایی از آمریکای جنوبی، غربالگری بسیار کمتر شایع است و نرخ مزبور تا 40 مورد در هر 100000 زن افزایش مییابد.
حتی در محدودة یک قاره – اروپا – نرخ بقاء متفاوت است. برای مثال در سوئد، نرخ بقا 5 ساله 86 درصد است، حال آنکه چندصد کیلومتر دورتر این نرخ در لیتوانی 66 درصد است.
هزینة اندک پیشگیری
علیرغم این اختلاف، سری مقالات اصرار دارد که به طور نسبی مداخلات کمهزینه میتواند به صورت بنیادی چشمانداز موجود در کشورهای LMICs را تغییر دهد – سرطانهای پستان و دهانة رحم قابل درمان و پیشگیری هستند.
محققان تخمین میزنند که واکسیناسیون جهانیHPV دختران 12 ساله، با استفاده از برنامههای از پیش موجود مراقبت بهداشتی و ایمنیزایی میتواند در طول کل زندگی آنان از 690000 مورد سرطان و 420000 مورد مرگ در کل جهان پیشگیری کند.
در صدر همة موارد مقالات فراخوانی برای عمل هستند. ریچارد سولیوان / Richard Sullivan استاد رشتة سرطان و بهداشت جهانی در کالج سلطنتی لندن در مورد موقعیت شفاف اظهار نظر میکند. میگوید:
"جامعة جهانی نمیتواند نادیده گرفتن مسألة مرگ بیدلیل صدها هزار زن را در هر سال ادامه دهد و نیاز به دسترسی مقرون به صرفه در مراقبت از سرطان در دهههای آینده باید افزایش یابد، چرا که بسیاری از فقیرترین کشورها با افزایش میزان سرطان مواجه هستند."
وی اضافه میکند: "نه فقط هزینة سرویسهای حیاتی سرطان برای زنان کمتر از حد انتظار است، بلکه در مقیاس سرویسهای تشخیصی، جراحی، و سرویسهای درمانی یک سرمایهگذاری بسیار مؤثر در مقایسه با از دست رفتن هزینههای اقتصادی کشورها، اجتماعات و خانوادههایی است که با کمبود مراقبتهای سرطانی به حال خود رها میشوند."
سولیوان جمعبندی میکند "این موقعیت میتواند تا سال 2030 تغییر پیدا کند اگر جامعة بینالمللی، سیاستگذاران، سیاستمردان، متخصصان مراقبتهای پزشکی و بیماران از همین حالا موضوع را در مرکز توجه قرار دهند."/