عدم تعادل شیمیایی مغز - افسانه و واقعیت
• دکتر هایدی مواود، جِیمی اسکِ
• ترجمه نادر اکبری سراوانی
♦ افسانههای عدم تعادل شیمیایی مغز
♦ کدام اختلالات به عدم تعادل شیمیایی مرتبطند؟
♦ درمان عدم تعادل شیمیایی مغز
♦ چه زمانی به دکتر مراجعه کنیم
♦ خلاصه
عدم تعادل شیمیایی مغز زمانی بروز میکند که شخص در مورد برخی پیامرسانهای عصبی (نوروترانسمیترها) دچار کمبود یا افزایش بیش از حد باشد.
نوروترانسمیترها پیامرسانهای شیمیایی هستند که اطلاعات را بین سلولهای عصبی رد و بد میکنند. مثالهایی در مورد این پیامرسانها سروتونین، دوپامین، و نوراپینفرین را شامل میشود.
مردم گاهی از اوقات به علت نقشی که سروتونین و دوپامین در تنظیم خلق و عواطف ایفاء میکنند آنها را "هورمونهای شادی" مینامند.
یک فرضیه پرطرفدار این است که اختلالات مربوط به سلامت روانی مثل افسردگی و اضطراب در نتیجه عدم تعادل شیمیایی مغز بروز میکنند.
اگرچه این نظریه ممکن است حامل بخشی از حقیقت باشد با ریسک بیش از حد ساده کردن مسأله ناخوشی روانی همراه است. در واقع، اختلالات خلق و بیماریهای روانی وضعیتهایی بسیار پیچیدهاند که بر سلامت 46.6 میلیون نفر از مردم بزرگسال ایالات متحد آمریکا تأثیر میگذارند.
افسانههای عدم تعادل شیمیایی مغز
این افسانه محبوبی است که عدم تعادل شیمیایی مغز به تنهایی مسؤول اختلالات سلامت روانی است.
اگرچه عدم تعادل شیمیایی مغز به نظر میرسد که با اختلالات خلق و وضعیتهای سلامت روانی مرتبط باشد، محققان نتوانستهاند ثابت کنند که عدم تعادل شیمایی علت اولیه این وضعیتها است.
دیگر عوامل تقویت کننده اختلالات سلامت روانی شامل موارد زیر است:
• ژنتیک و تاریخچه خانوادگی
• تجربههای زندگی مثل داشتن سابقه سوء استفاده جنسی، فیزیکی، روانشناختی یا عاطفی
• داشتن سابقه مصرف الکل یا مواد مخدر
• مصرف برخی داروها
• عوامل سایکولوژیک مثل محیط بیرونی که منجر به احساس انزوا و تنهایی میشوند
در حالی که برخی مطالعات ارتباطهایی را بین عدم تعادل شیمیایی مشخص و اختلالات خاص سلامت شناسایی کردهاند، محققان نمیدانند مردم در وهله نخست چطور دچار عدم تعادل مواد شیمیایی میشوند.
تست بیولوژیکی کنونی نیز نمیتواند به شکل قابل اعتماد یک اختلال سلامت روانی را تعیین کند. بنابراین پزشکان نمیتوانند اختلالات سلامت روانی را با تست عدم تعادل شیمیایی مغز تشخیص دهند. در عوض، پزشک تشخیص را بر پایه علایم مبتلابه شخص و یافتههای معاینه بالینی انجام میدهد.
کدام اختلالات به عدم تعادل شیمیایی مرتبطند؟
تحقیق عدم تعادل شیمیایی را با برخی وضعیتهای سلامت روانی شامل موارد زیر مرتبط کرده است:
افسردگی
افسردگی که به نام افسردگی بالینی نیز نامیده میشود، یک اختلال خلقی است ک بر جنبههای متعددی از زندگی بیمار، از افکار و احساسات گرفته تا خواب و عادتهای تغذیه، تأثیر میگذارد.
اگرچه برخی تحقیقها عدم تعادل شیمیایی مغز را با علایم افسردگی مرتبط کردهاند، دانشمندان بر این موضوع اصرار دارند که این دربرگیرنده کل تصویر از موضوع نیست.
برای مثال، دانشمندان بر این نکته انگشت میگذارند که اگر افسردگی صرفاً به علت عدم تعادل شیمیایی باشد، درمانهای متمرکز بر نوروترانسمیترها مثل مهار کنندههای بازجذب انتخابی سروتونین (SSRIs) باید سریعترین کارآیی را داشته باشند.
علایم افسردگی در میان مبتلایان بسیار متفاوت است اما میتواند شامل موارد زیر باشد:
• احساس مداوم اندوه، بیپناهی، اضطراب، یا بیاعتنایی
• احساس مداوم گناه، بیارزش بودن یا بدبینی
• از دست دادن علاقه به فعالیتها یا عادتهایی که پیشتر لذتبخش بودند
• مشکل تمرکز، تصمیمگیری، یا یادآوری مسائل
• تحریکپذیری
• بیقراری یا بیشفعالی
• اینسومنیا یا پرخوابی
• تغییرات اشتها و وزن
• دردهای فیزیکی، انواع کرامپ، یا مشکلات گوارشی
• فکر خودکشی
احتمال ابتلاء به افسردگی در هر سنی وجود دارد اما علایم معمولاً زمانی که شخص سالهای نوجوانی یا سالهای اولیه 20 و 30 زندگی خود را میگذراند شروع میشوند. زنان بیش از مردان در معرض خطر ابتلاء به افسردگی قرار دارند.
انواع متعددی از افسردگی شامل موارد زیر وجود دارد:
• اختلال افسردگی اساسی
• اختلال افسردگی مداوم
• افسردگی سایکوتیک
• افسردگی پس از زایمان
• اختلال افسردگی فصلی
تغییرات هورمونی چشمگیری که پس از زایمان در زنان ایجاد میشود در میان عواملی قرار دارد که ریسک ابتلاء به افسردگی پس از زایمان را در میان زنان افزایش میدهد. بر مبنای اعلام "انستیتو ملی سلامت روانی"، ده تا پانزده درصد زنان افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند.
اختلال دوقطبی
اختلال دوقطبی یک اختلال خلقی است که باعث دورههای چرخشی شیدایی و افسردگی میشود. این دورههای چرخشی در هر مورد بین چند روز تا چند سال ممکن است ادامه پیدا کنند.
مانیا به وضعیتی از انرژی به شکل غیر نرمال بالا اشاره دارد. شخص در دوره مانیک احساس میکند که دارای مشخصات تشریح شده در زیر است:
• احساس به وجد آمدن یا خلسه
• داشتن سطوح غیر معمول بالای انرژی
• پرداختن به چند فعالیت به شکل همزمان
• ناتمام رها کردن کارها
• تند تند حرف زدن
• احساس سراسیمگی یا تحریکپذیری
• مکرراً دچار تضاد شدن با دیگران
• مشارکت در رفتارهای ریسکی، مثل قماربازی یا نوشیدن مقادیر بسیار زیاد الکل
• گرایش به تجربه صدمات فیزیکی
دورههای شدید مانیا یا افسردگی میتوانند باعث علایم سایکوتیک مثل توهم و هذیان شوند.
مردم دچار اختلال دوقطبی ممکن است تغییرات بارزی را در خلق و میزان انرژی خود تجربه کنند. آنها ممکن است در معرض افزایش ریسک سوءمصرف مواد مخدر و میزان بالاتری از بروز برخی اختلالات پزشکی شامل موارد زیر باشند:
• سردردهای میگرنی
• بیماری تیروئیدی
• بیماری قلبی
• دیابت
• چاقی یا کاهش وزن بیش از حد
علت دقیق اختلال دوقطبی شناخته شده نیست. محققان بر این باورند که تغییرات ایجاد شده در گیرندههای دوپامین، باعث ایجاد تغییر در سطح دوپامین مغز میشوند، که میتواند باعث تقویت علایم اختلال دوقطبی گردد.
اضطراب
بسیاری از مردم در زمان مواجه شدن با تغییرات مهم در زندگی، مشکلات خانوادگی یا پروژههای مهم کاری دچار اضطراب موسمی میشوند.
به هر حال افرادی که دچار یک اختلال اضطرابی هستند اغلب اضطراب مداوم یا نگرانی بیش از حدی را که در پاسخ به یک موقعیت استرس آفرین بدتر میشوند تجربه میکنند.
بر مبنای نظر نویسندگان یک مقاله مروری در سال 2015، شواهد تحقیق مغز و اعصاب عنوان میکند که پیامرسان عصبی گاما امینوبوتیریک اسید (گابا) ممکن است نقشی حیاتی در اختلالات اضطرابی داشته باشد.
نوروترانسمیترهای گابا میزان فعالیت سلول عصبی را در امیگدلا کاهش میدهند، که قسمتی از مغز است که اطلاعات عاطفی را ذخیره و پردازش میکند.
گابا تنها پیامرسان عصبی درگیر در اختلالات اضطرابی نیست. دیگر نوروترانسمیترهایی که ممکن است باعث تقویت این اختلالات شوند عبارتند از:
• سروتونین
• اندوکانابینوئیدها
• اکسیتوسین
• هورمون ترشح کننده کورتیکوتروپین
• پپتیدهای مخدر
• نوروپپتید Y
درمان عدم تعادل شیمیایی مغز
پزشکان ممکن است یک کلاس دارویی به نام سایکوتروپیکها را برای تجدید تعادل غلظت مواد شیمایی عصبی مغز تجویز کنند.
پزشکان از این داروها برای درمان طیفی از اختلالات سلامت روانی شامل افسردگی، اضطراب، و اختلال دوقطبی به کار میبرند.
مثالهایی از داروهای سایکوتروپیک شامل موارد زیر است:
• مهار کنندههای بازجذب انتخابی سروتونین (SSRIs), مثل فلوکستین (پروزاک)، سیتالوپرام (سلکسا)، و سرترالین (زولافت).
• مهار کنندههای بازجذب سروتونین - نوراپینفرین (SNRIs), شامل ونلافاکسین (افکسور XR)، دولوکستین (سیمبالتا)، و دسونلافکسین (پریستیگ).
• داروهای ضد افسردگی سه حلقهای (TCAs),، مثل آمیتریپتیلین (الاویل)، دسپیرامین (نورپرامین)، و نورتریپتیلین (پاملور).
• بنزودیازپینها، شامل کلونازپام (کلونوپین) و لورازپام (اتیوان).
بر مبنای یک تحقیق در سال 2017، داروهای ضد افسردگی در طول 6 تا 8 هفته باعث بهبود علایم در میان حدود 40 تا 40 درصد افراد دچار افسردگی متوسط تا شدید شد.
در حالی که برخی نمونهها در طول چند هفته کاهش علایم را تجربه کردند این دستاورد برای دیگران ممکن است به چند ماه زمان نیاز داشته باشد.
سایکوتروپیکهای مختلف عوارض جانبی متفاوتی دارند. افراد میتوانند در مورد فواید و ریسکهای مرتبط به این داروها با پزشک مشورت کنند.
عوارض جانبی داروهای سایکوتروپیک میتواند موارد زیر را شامل شود:
• خشکی دهان
• خشونت صدا
• سردرد
• سرگیجه
• کاهش شهوت جنسی
• بدتر شدن علایم
• فکر خودکشی
چه هنگامی به دکتر مراجعه کنیم
اضطراب و تغییرات خلقی ممکن است به دلایل مختلف بروز کند.
علایم در صورت خفیف بودن ممکن است هشدار دهنده نباشند و در طول چند روز برطرف گردند.
به هر حال مردم میتوانند مشورت با پزشک یا متخصص صاحب صلاحیت سلامت روانی را در صورت مواجه شدن با علایم عاطفی، شناختی یا فیزیکی به صورت روزمره به مدت بیش از 2 هفته، در دستور کار قرار دهند.
خلاصه
سلامت روانی موضوعی پیچیده و چند وجهی است، و عوامل متعددی میتوانند بر آن تأثیر بگذارند.
اگرچه عدم تعادل شیمیایی مغز ممکن است به شکل مستقیم علت اختلالات سلامت روانی نباشند، داروهای مؤثر بر غلظت نوروترانسمیترها گاه میتوانند باعث تخفیف علایم شوند.
افراد دچار نشانهها و علایم یک مشکل مرتبط به سلامت روانی به مدت بیش از 2 هفته میتوانند به پزشک مراجعه کنند./
Source:
Medical News Today
Everything you need to know about chemical imbalances in the brain
Medically reviewed by Heidi Moawad, M.D. —
Written by Jamie Eske
On September 26, 2019