• مریآن دی پییترو، دکتر تیموتی جی. لیگ
• ترجمة هستی فراستفر
زوال عقل یک بیماری یا ناخوشی مشخص نیست. این بیماری طیفی از علایم مرتبط به اختلال تفکر، حافظه و ارتباط را درگیر میکند.
در صورت تشخیص زوال عقل در فرد، نزول در عملکرد ممکن است بر توانایی فرد در انجام فعالیتهای روزمره تأثیر منفی بگذارد.
این مقاله به چند نوع مختلف زوال عقل و نیز این موضوع میپردازد که چگونه آنها در سیر پیشرفت بیماری تغییر میکنند.
آنچه در این مقاله میخوانید:
1. انواع زوال عقل
2. نشانههای زوال عقل چگونه به مرور زمان تغییر میکنند؟
3. چگونه گزینههای درمانی به مرور زمان عوض میشوند؟
4. تشخیص و فرجام
5. زندگی با زوال عقل در مراحل پایانی
انواع زوال عقل
زوال عقل میتواند دلایل مختلفی داشته باشد. تغییرات مغزی در فرد بیمار به نوع زوال عقلی که بدان مبتلا شده است بستگی دارد. انواع شایع زوال عقل شامل بیماری آلزایمر، زوال عقل عروقی، زوال عقل با اجرام لوی / Lewy bodies و زوال عقل ترکیبی است.
در این زمینه بیشتر بخوانیم:
بیماری آلزایمر
شایعترین علت زوال عقل بیماری آلزایمر است. بر مبنای اعلام انجمن آلزایمر 60 تا 80 درصد موارد زوال عقل ناشی از بیماری آلزایمر است.
علل بروز بیماری آلزایمر به طور کامل روشن نیست، اما تودههای پروتئینی به نام بتا آملوئید در مغز افراد دچار این نوع از زوال عقل یافت میشود.
زوال عقل عروقی
زوال عقل عروقی ممکن است وقتی بروز کند که جریان خون به مغز بر اثر سکتة مغزی یا دیگر اختلالات دچار کاهش میشود، و در نتیجه به رگهای خونی مغز آسیب میرسد.
زوال عقل با اجرام لوی
زوال عقل با اجرام لوی وقتی اتفاق میافتد که پروتئینهایی به نام اجرام لوی در مغز گسترش پیدا میکنند. رسوب این پروتئین را میتوان در همه جای مغز، شامل کورتکس سربرال، یعنی ناحیهای از مغز که در زبان و تفکر دخالت دارد، مشاهده کرد.
زوال عقل ترکیبی (مخلوط)
در زوال عقل ترکیبی بیش از یک علت درگیر است. برای مثال ممکن است مشکلات مربوط به رگهای خونی در کنار پروتئینهای غیر نرمال در مغز وجود داشته باشد.
نشانههای زوال عقل چگونه به مرور زمان تغییر میکنند؟
صرفنظر از علت عارضه، علایم زوال عقل بدان گرایش دارند که به مرور زمان بدتر شوند.
میزان پیشرفت عوارض از فردی به فرد دیگر متفاوت است. ژنتیک، سن، و سلامت عمومی فرد ممکن است در سرعت گسترش بیماری در وی مؤثر باشند.
علایم اولیه
زوال عقل اغلب اوقات – و نه همیشه – با نزول خفیفی در توانایی تفکر شروع میشود. برای مثال، فرد ممکن است یک گفت و شنید اخیر یا نام اشیاء آشنا را فراموش کند.
در این نقطه از بیماری، کاهش حافظه ممکن است تأثیر نمایانی بر توانایی عملکرد روزانة فرد نداشته باشد.
علایم اولیه همچنین ممکن است شامل کاهش توانایی فرد در انجام برخی امور نظیر پرداخت صورتحساب یا پیگیری یک سفارش باشد. همچنین ممکن است تغییرات ظریفی در شخصیت فرد از سوی افراد نزدیک به وی مشاهده شود.
در این مرحله، فرد دچار زوال عقل شروع به درک این موضوع میکند که برخی چیزها سر جای خود نیستند، اما ممکن است افراد بیمار این علایم را از دیگران مخفی کنند.
علایم زوال عقل خفیف
همچنان که زوال عقل پیشرفت میکند، پنهان نگه داشتن علایم بیماری دشوارتر میشود. ممکن است علایم قابل توجهتری در فرد بیمار بروز کند. کمک همراه مراقبت از خود یا فعالیتهای روزمره ممکن است مورد نیاز باشند.
تغییرات شخصیتی فرد بیمار ممکن است بیشتر قابل ملاحظه شود. فرد بیمار ممکن است دچار ترس یا پارانویا شود. علایم بیماری ممکن است شامل افزایش حالت گیجی و کاهش حافظه باشد.
افراد مبتلاء به زوال عقل متوسط به طور معمول نشانی یا اطلاعات فردی خود مثل شمارة تلفن خویش را فراموش میکنند. الگوهای خواب و خُلق در فرد ممکن است دچار تغییر شود.
علایم مرحلة نهایی یا زوال عقل شدید
زوال عقل میتواند به تدریج پیشرفت کند و شدیدتر شود. حافظه در اغلب اوقات به میزان قابل توجهی آسیب میبیند. فرد دچار زوال عقل ممکن است نتواند حتی اعضاء خانوادة خود را بشناسد.
در طول مرحلة نهایی زوال عقل، علایم بیماری میتواند شامل عدم توانایی بیمار برای ارتباط با دیگران، راه رفتن، و کنترل روده و عملکرد ادراری باشد.
فرد درگیر در مرحلة نهایی زوال عقل ممکن است دچار سفتی عضلانی و واکنشهای غیر نرمال شود. در این وضعیت معمولاً مراقبت تمام وقت از فرد برای غذا خوردن، حمام کردن و لباس پوشیدن مورد نیاز است. افراد دچار زوال عقل شدید نسبت به انواع عفونتها شامل پنومونی (ذاتالریه) و زخمهای بستر آسیبپذیرتر هستند.
چگونه گزینههای درمانی به مرور زمان عوض میشوند؟
در حال حاضر درمانی برای زوال عقل شامل بیماری آلزایمر وجود ندارد، اما مداواهایی برای این موارد هست. درمان در این مورد با هدف کاهش علایم بیماری و مدیریت تغییرات رفتاری انجام میشود.
درمان ممکن است به مرور زمان تغییر کند. بر مبنای مرحلة بیماری، گروههای مختلف دارو ممکن است برای فرد بیمار تجویز شود.
داروها میتوانند با تأثیر گذاشتن بر مواد شیمیایی حامل پیام برای سلولهای تأثیر بگذارند.
این داروها را مهارکنندههای کولین استراز مینامند. داروهای مزبور اغلب اوقات برای بیماران دچار علایم خفیف تا متوسط زوال عقل تجویز میشود. مهارکنندههای کولین استراز علایم مرتبط به گیجی، ارتباط و حافظه را مداوا میکنند.
در افراد دچار زوال عقل متوسط تا شدید، درمان ممکن است شامل استفاده از ممانتین / memantine باشد. ممانتین دارویی است که میتواند به بهبود تفکر، زبان و حافظه یاری کند.
ممانتین از طریق تنظیم گلوتامین عمل میکند. گلوتامین مادهای شیمایی در مغز است که در حافظه و یادگیری دخالت دارد. ممانتین میتواند پیشرفت علایم بیماری را در برخی از بیماران به طور موقت کاهش دهد.
گزینههای درمانی میتواند شامل داروهایی باشد که تغییرات رفتاری، نظیر اضطراب و مشکلات خواب را کاهش میدهند.
در مراحل غایی بیماری همچنان که علایم آن پیشرفت میکنند داروهای مختلفی ممکن است مورد نیاز باشند. ممکن است داروهای خاصی برای درمان علایم خاص نظیر ترس، بیقراری و توهم تجویز شود.
همچنان که بیماری زوال عقل پیشرفت میکند، درمان ممکن است بر بهبود کیفیت زندگی متمرکز شود. برای مثال، ممکن است کاردرمانی برای آموزش بیماران دچار زوال مفید باشد تا بیماران بیاموزند که تجهیزات مختلف را برای بهبود مهارتهای حرکتی ظریف به کار ببرند.
تشخیص و فرجام
هیچ تست واحدی برای تعیین اینکه فرد دچار زوال عقل است وجود ندارد. تستهای موجود بر توانایی تفکر و ارزیابی نورولوژیک فرد تمرکز میکنند.
تستها مهارتهایی مانند تعقل، زبان و حافظه را مورد ارزیابی قرار میدهند. حرکت، تعادل و ادراک بصری مورد بررسی قرار میگیرد.
گرفتن تاریخچة پزشکی فرد و انجام آزمایش خون میتواند دیگر علل مسبب علایم را از تشخیص خارج کند.
مطالعات تصویربرداری نظیر CT اسکن و PET اسکن میتوانند تعیین کنند که یک پروتئین خاص در مغز رسوب کرده است و یا اینکه اختلالی در جریان خون به مغز وجود دارد.
مقیاسهای زوال عقل میتوانند به تصمیمگیری در مورد وجود زوال عقل و میزان پیشرفت آن کمک کنند.
مقیاس انهدام همهشمول / Global Deterioration Scale میتواند برای تعیین شدت کل زوال عقل مفید باشد.
دامنة ارزیابی از یک تا هفت است که در آن هفت نشان دهندة شدیدترین مرحلة پیشرفت بیماری است. ترکیبی از تستهای مختلف ممکن است برای ارزیابی وضعیت بیمار مورد استفاده قرار گیرد.
دورنمای زندگی برای افراد دچار زوال عقل متفاوت است. سن تشخیص و پاسخ به درمان بر چگونگی پیشرفت بیماری تأثیر میگذارد.
بر مبنای دادههای مایو کلینیک / Mayo Clinic افراد دچار زوال عقل از نوع آلزایمر در حدود 10 سال بعد از انجام تشخیص زنده میمانند.
در هر حال، هر انسانی تفاوت است. برخی افراد دچار زوال عقل تا 20 سال یا بیشتر بعد از تشخیص بیماری در آنها زنده میمانند.
زندگی با زوال عقل در مراحل پایانی
ممکن است برای فرد دچار بیماری زوال عقل مفید باشد که در تصمیمگیری برای مراقبت از خود دخیل باشد پیش از اینکه از بیان آمال و خواستههای خود به دیگران ناتوان شود.
برنامههای مراقبتی پیشرفته به افراد دچار زوال عقل امکان میدهند تا آنچه را که میخواهند و آنچه را که نمیخواهند، نظیر زندگی در خانة سالمندان یا قرار گرفتن تحت مراقبت خانگی را بازگو کنند.
زندگی در مراحل نهایی زوال عقل میتواند در اغلب اوقات برای بیماران و افراد مراقب آنها موضوعی چالشانگیز باشد. همچنان که علایم بیماری پیشرفت میکند، به مراقبت بیشتری نیاز است.
راهکارهایی که میتواند به فرد دچار مراحل نهایی زوال عقل کمک کند شامل تکنیکهای تحریک حافظه نظیر سرنخهای تصویری یا نوشتاری است.
دستگاههای فناوری کمکی شامل کمککنندههای ارتباطی، دستگاههای خودخاموش شونده و دستگاههای یادآوری کامپیوتری هستند.
مراقبان بیماران باید محیطی آرام و امن برای بیمار ایجاد کنند. شناسایی و تصحیح موارد ایمنی مهم است. این موارد شامل دور کردن موانع از سر راه حرکت فرد و اطمینان از این است که محیط برای حرکت او مناسب است.
مراقبان بیماران همچنین باید از مصرف دقیق و درست داروها توسط بیمار، و نیازهای غذایی و ارتباطی وی مطمئن شوند. زوال عقل در مراحل غایی خود میتواند برای مراقبان بیماران نیز دورة دشواری باشد. برخورداری از یک سیستم حمایتی قوی و امکان تجدید قوا حیاتی است./
در همین زمینه مطالعه لینک زیر در وبسایت مهرین - اخبار سلامت قابل توصیه است:
انواع مختلف بیماری زوال عقل
نظرات (0)