• آنا ساندویو
• ترجمة نادر اکبری
یک مطالعة جدید دریافته است که هورمون مسؤول دلبستگیهای عاشقانه و پیوند با والدین همچنین بر همدلی در ما تأثیر میگذارد. محققان با بررسی بیماران دچار اختلالات روانی منجر به کمبود میزان اکسیتوسین به این نتیجهگیری رسیدهاند.
اکسیتوسین هورمونی است که در هیپوتالاموس تولید میشود. هیپوتالاموس بخش بسیار کوچکی در مغز است که بسیاری از عملکردهای جسمانی ما شامل اشتها، تشنگی، خواب، خُلق و شهوت جنسی را کنترل میکند.
این هورمون توسط غدة هیپوفیز ترشح و ذخیره میشود. هیپوفیز دستگاهی در ساقة مغز است که بسیاری از عملکردهای حیاتی نظیر متابولیسم، رشد جسمانی، بلوغ جنسی و تولید مثل را تنظیم میکند.
اکسیتوسین لقب "هورمون عشق" را از آن خود کرده است زیرا ما آن را در هنگام پیوند با ارتباط عشقی خویش، فرزندان خود و حتی حیوانات خانگی خویش ترشح میکنیم.
این هورمون در طول رابطة جنسی و زایمان برای کمک به تولید مثل و ایجاد تسهیل برای آن آزاد میشود. این هورمون همچنین وقتی ما به چشم معشوق خویش خیره میشویم یا وقتی وی را در آغوش میگیریم، آزاد میشود.
نشان داده شده است که "هورمون عشق" رفتار اجتماعی ما را تنظیم میکند، و همچنین احساسات اعتماد را افزایش داده و رفتارهای اجتماعی و اخلاقی ما را تقویت میکند. اکسیتوسین میزان رفتار تهاجمی و استرس را کاهش میدهد.
تحقیق جدید با بررسی چگونگی پاسخ بیماران دچار کمبود اکسیتوسین به وظایف همدلی، ارتباط میان یکدلی و اکسیتوسین را گسترش میدهد.
اکسیتوسین همدلی را افزایش میدهد
میزان اکسیتوسین پیشتر با همدلی مرتبط شده است. برخی مطالعات عنوان کردهاند که افزایش اکسیتوسین همدلی شناختی را بهبود میبخشد و در بیماران دچار اختلال طیف اتیسم (ASD) به ابجاد قدرت انطباقپذیری اجتماعی کمک میکند.
مطالعهای شامل 13 نمونة دچار اتیسم دریافت که پس از استنشاق اکسیتوسین، بیماران فعل و انفعالات بهتری با اجتماعیترین همسن و سالهای خود داشتند و احساس اعتماد بیشتری نشان دادند.
مطالعات دیگر نشان دادهاند که اکسیتوسین همچنین همدلی عاطفی را افزایش داده و فراگیری رفتار اجتاعی را در مردان سالم تقویت میکند.
در واقع، اکسیتوسین میتواند به صورت انتخابی به ما در یادآوری مواردی که ما در یک محیط اجتماعی مثبت میآموزیم، و فراموش کردن آنچه در یک زمینة بسیار استرسزا فرا میگیریم، کمک کند.
کاهش همدلی در بیماران روانی دچار کمبود اکسیتوسین
محققان دانشگاه کادریف در بریتانیا به بررسی بیمارانی پرداختند که دچار اختلالات پزشکی بودند که میتوانست به اختلال در تولید اکسیتوسین در آنها منجر شود.
اختلالات مورد پژوهش شامل دیابت بیمزة جمجمه (CDI) و کمکاری غدة هیپوفیز (HP) بود. در دیابت بیمزة جمجمة، بدن میزان کمتری از آرژینین وازوپرسین تولید میکند، که هورمونی مشابه با اکسیتوسین است و مثل آن در هیپوتالاموس تولید میشود.
در کمکاری هیپوفیز، غدة هیپوفیز نمیتواند هورمونهای کافی تولید کند.
فرضیة محققان شامل دو مورد بود: نخست، انتظار میرود که میزان اکسیتوسین در بیماران دچار CDI و HP کاهش یابد. دوم، پیشبینی میشود که میزان کمتر اکسیتوسین میزان همدلی را در این بیماران کاهش میدهد.
تیم تحقیق به رهبری کیتی داؤترز / Katie Daughters از انستیتو تحقیقات سلامت روان در دانشگاه کاردیف، 55 نفر را که 20 تن از آنان دچار دیابت بیمزة جمجمة و 20 تن دیگر مبتلا به کمکاری هیپوفیز بودند و 15 نفر دیگر نیز گروه کنترل شامل افراد سالم را تشکیل میدادند، بررسی کردند.
داؤترز و همکاران از نمونهها پیش و پس از انجام تست همدلی نمونههای بزاق گرفتند. تست همدلی شامل تکلیف "خوانش ذهن درون چشمها" و "بازشناسی یا تشخیص چهره" بود.
این تستها کاهش میزان اکسیتوسین را در هر دو گروه بیماران دچار دیابت بیمزة جمجمة و کمکاری هیپوفیز نشان دادند اما این کاهش از نظر آماری کافی نبود.
در هر حال، هر دو گروه بیماران دچار دیابت بی مزة جمجمه و کمکاری هیپوفیز در مقایسه با افراد سالم گروه کنترل دارای نمرات پایینتری در تستهای همدلی بودند.
بیماران هر دو گروه در هر دو تست "چهرهخوانی" و "ذهنخوانی" در نگاههای خیرة خود عملکرد بسیار بدتری داشتند. توانایی نمونهها برای چهرهخوانی به دقت با میزان اکسیتوسین در آنها قابل پیشبینی بود.
بیماران دارای کمترین میزان اکسیتوسین بدترین عملکرد را در تکلیف چهرهخوانی داشتند.
مطالعه به صورت کنفرانس توسط داؤترز و تیمش در کنفرانس سالیانة جامعة اندوکرینولوژی بریتانیا ارائه شد.
برای تأیید یافتهها مطالعات بیشتر مورد نیاز است
همچنان که داؤترز اشاره میکند، "این نخستین مطالعهای است که به اکسیتوسین به عنوان نتیجة اختلالات پزشکی در مقابل اختلالات روانی میپردازد"
داؤترز اضافه میکند: "اگر نتایج تکرار شوند، نتایج به دست آمده از بیماران ما نشان میدهد که همچنین مهم است که در نظر داشته باشیم اختلالات پزشکی نیز خطر کاهش میزان اکسیتوسین را در خود دارند."
داؤترز معرفی تستهای عملی برای بررسی میزان اکسیتوسین را در برخی بیماران عنوان میکند.
"بیمارانی که مورد جراحی هیپوفیز قرار گرفتهاند و مشخصاً آنهایی که بر اثر حادثه دچار دیابت بیمزة جمجمه شدهاند ممکن است دچار کاهش میزان اکسیتوسین باشند. این ممکن است بر رفتار عاطفی آنها تأثیر بگذارد و مورد اخیر به نوبة خود بر احساس تندرستی روانی آنها اثرگذار خواهد بود. شاید ما باید بررسی میزان اکسیتوسین را در این موارد مورد ملاحظه قرار دهیم."
محققان امیدوارند که تحقیق آنها مشوق انجام مطالعات مشابه باشد که یافتههای آنها را مورد حمایت قرار خواهند داد./
نظرات (0)