• هانر وایتمن
• ترجمة هامیک رادیان
تحقیق نشان میدهد که برای آسیب دیدن از تروما نیازی به تجربة مستقیم آن نیست. یک تحقیق اخیر شواهدی ارائه میدهد که بر مبنای آن صرف حضور در مجاورت فردی که حادثهای استرسزا را تجربه کرده است میتواند در فرآیند پردازش اطلاعات مغزی در فرد تغییر ایجاد کند.
اختلال استرس پس از ضربه (PTSD) در برخی از افراد که واقعهای هراسآور، خطرناک یا شوک دهنده را تجربه میکنند ایجاد میشود.
اگرچه همة افراد پس از چنان تجربهای دچار PTSD نمیشوند، در سطح ایالات متحد آمریکا 8-7 درصد افراد در طول زندگی خود دچار این اختلال میگردند.
علایم اختلال مزبور از فردی به فرد دیگر متفاوت است، اما میتواند شامل بازگشت به گذشته، افکار منفی ناخواسته، اجتناب از برخی مکانها، اتفاقات، اشیاء و به سادگی دچار وحشت شدن باشد.
حتی اگر یک اتفاق مشخص نتواند در زمان وقوع محرک PTSD باشد، این واقعه شانس فرد در مورد ابتلاء به آن در مراحل بعدی زندگی را افزایش میدهد.
PTSD بدون تجربة استرس
PTSD میتواند وضعیتی باشد که زندگی را دگرگون میکند. در هر حال، تروما محدود به فردی نیست که در کوران حادثة تروماتیک یا آسیب زننده زندگی میکند. و میتواند هر فردی را که با شخص آسیب دیده از تروما مرتبط است تحت تأثیر قرار دهد. این میتواند شامل مراقبان فرد، افراد مورد علاقة وی یا هر کسی باشد که شاهد رنج بردن فرد است یا موضوع را از زبان وی میشود.
نویسندة رهبر مطالعة حاضر، الکسی موروزُف / Alexei Morozov – استادیار ویرجینیا تک کارولین – میگوید:
"شواهدی در این مورد وجود دارد که بچههایی که از طریق رسانهها شاهد وقایع حملات تروریستی 11 سپتامبر بودهاند احتمال بیشتری دارد که در ادامه زندگی و در هنگام قرار گرفتن در معرض دیگر عوارض جانبی دچار PTSD شوند."
در سال 2008، RAND Corp – یک گروه غیر انتفاعی که از طریق تحقیق و آنالیز به سیاستگذاری کمک میکند – تعدادی از مطالعات مربوط به PTSD را ارزیابی کرد. آنها دریافتند افرادی که هیچ حادثة جدی را تجربه نکرده اما در مورد آن شنیدهاند همانقدر در معرض ابتلاء به PTSD قرار دارند که دیگرانی که در کوران آن حادثه حضور داشتهاند. به این وضعیت زیر عنوان ترس مشاهدهای ارجاع داده میشود.
در مطالعة قبلی، موروزُف و واتارو آیتو / Wataru Ito در مورد ترس مشاهدهای در یک مدل مربوط به جوندگان تحقیق کرده بودند. آنها دریافتند حیواناتی که شاهد استرس دیگران هستند، بدون اینکه خودشان حوادث منفی را تجربه کرده باشند، در پاسخ به موقعیتهای دیگر ترس بیشتری از خود نشان میدهند.
در پیگیری این یافتهها تیم تحقیق بر آن شد تا تغییرات نورولوژیکی را که ممکن است پیبنای تغییرات رفتاری مشاهده شده باشد مورد بررسی قرار دهد.
به ویژه تیم تحقیق به بررسی قشر پریفرونتال مغز پرداخت که در فهم وضعیت روانی دیگران و همدلی با آنان دخیل است. نتایج تحقیق حاضر در شمارة ماه جاری نوروپسیکوفارماکولوژی / Neuropsychopharmacology منتشر میشود.
تغییرات مغزی در مدل موشی PTSD
محققان پاسخهای عصبی را در مغز موشهایی که شاهد یک واقعة استرسزا در موشهای دیگر بودند اندازهگیری کردند. آزمایش موشهایی را شامل میشد که در قفسهای مجاور هم قرار داشتند. قفسها با یک دیوار از جنس شیشیة پلکسی از هم جدا میشدند و دارای سوراخهایی آن اندازه بزرگ بودند که که موشها میتوانستند صدای همدیگر را از میان آنها بشنوند، همدیگر را بو بکشند و موهای پوزة یکدیگر را لمس کنند.
به یکی از موشها (گروه ایجابی) 24 بار شوک الکتریکی از طریق کف قفس داده شد، که بین هر کدام از شوکها 10 ثانیه فاصله بود. موش دیگر (مشاهدهگر) شوک نمیگرفت. روز بعد از انجام آزمایش مغز موش مشاهدهگر برای تغییرات احتمالی مورد بررسی قرار گرفت.
الکسی موروزف میگوید: "اندازهگیریها نشان میدهد که ترس مشاهدهای به صورت فیزیکی جریان اطلاعات را تجدید توزیع میکند. و این توزیع مجدد توسط استرس انجام میشود، نه فقط از طریق مشاهده بلکه از طریق نشانههای اجتماعی نظیر زبان جسمانی، صدا و بو."
تغییرات اندازهگیری شده توسط تیم تحقیق نشان میدهد که ارتباط به واسطة سیناپسهای موجود در لایههای عمیقتر قشر مغزی افزایش مییابد، اما در لایههای سطحی میزان آن کمتر است. این مطالعه عنوان میکند که اگرچه تغییرات یقیناً بروز میکنند در این مرحله روشن نیست این تغییرات دقیقاً چیستند.
موروزف میگوید: "وقتی ما مکانیسم این تغییر در مغز فردی را که این تجربیات را پشت سر گذاشته بفهمیم، به طور بالقوه میتوانیم بدانیم چگونه چیزی شبیه به اختلال استرس پس از ضربه بروز میکند."
اگرچه این یافتهها را میتوان مقدماتی تلقی کرد، امید این است که هر قدر بیشتر در مورد این تغییرات بدانیم، به فهم بهتری در مورد درمان PTSD خواهیم رسید./
نظرات (0)