• تیم نیومن
• ترجمة نادر اکبری
همدلی و بارقههای سخاوت ناشی از آن برای رفتار انسانی ضروری هستند. با وجود اینکه دانشمندان این رفتارها را به صورت عمقی مورد تحقیق قرار دادهاند، مکانیسمهای عصبی بنیادی آنها هنوز به صورت کامل درک نشده است. تحقیق تازه سرنخهای تازهای در این مورد به دست میدهد.
نوع بشر حیوان پیچیدهای است که در محیطی پیچیده زندگی میکند. هر روزه مغز ما برای کمک به چالشهای اجتماعی منفی ما صدها بار تصمیمگیری میکند.
گاهی از اوقات ما کارهایی را به نفع خویش انجام میدهیم؛ در دیگر اوقات، تصمیم میگیریم تا به شکلی عمل کنیم که به نفع دیگران باشد.
انسان همچون حیوانی اجتماعی تکامل یافته است، و در گروههای اجتماعی، مردمانی که فقط به منافع شخصی خود فکر میکنند نمیتوانند در جمع کامیاب شوند. البته هر فردی ناچار است طوری عمل کند که به خود او اجازة بقا دهد، اما وی در عین حال نیازمند سخاوت است.
بخشندگی موضوع فهم نیازهای دیگران را مطرح میکند؛ این، همدلی میطلبد – توانایی دیگری را همانند خود فرض کردن.
نشان دادن همدلی و عمل بر مبنای آن بخشی تفکیکناپذیر از انسانیت است.
گفته میشود برخی افراد – اشخاص دچار اختلالات روانی یا دیگر اشکال اختلالات شخصیتی – فاقد این توانایی وصل و اشتیاق کمک به دیگران هستند.
فهم رفتار اجتماعمدارانه
اخیراً محققان دانشگاه آکسفورد در بریتانیا تصمیم گرفتند به فهم جاری از آنچه رفتارهای اجتماعمدار خوانده میشوند بپردازند و در مورد بنیانهای نورولوژیک همدلی و سخاوت تحقیق کنند.
دکتر پاتریسیا لاکوود حاصل کار خود را این هفته در نشریة «اقدامات آکادمی ملی علوم» منتشر کرد.
"با وجود تمایل قابل ملاحظهای که در مردم برای انجام رفتارهای اجتماعمدارانه وجود دارد، آنها به صورت ذاتی از لحاظ فردی متفاوتند."
برای مطالعه در این رفتار انسانی، محققان نمونههای مطالعه را در هنگام انجام تکالیف خود مورد اسکن MRI قرار دادند. وظایف خاص بر اساس مدلهای استفادة بهینه بودند که موضوع فراگیری نفعرسانی به دیگران توسط افراد را مورد آزمایش قرار میدادند.
به عنوان نشوهای در فرم کلاسیک آزمایش، نمونهها همچنین ناچار بودند تا بیاموزند که کدام سمبلها بیشتر از مابقی علامت پاداش دادن به افراد دیگر بودند.
شاید شگفتانگیز نباشد که نتایج نشان داد مردم نفع رساندن به خویش را سریعتر از کمک به دیگران فرا میگیرند. به علاوه با استفاده از اسکن ام. آر. آی. تیم تحقیق ناحیهای از مغز را که در هنگام انجام اعمال موجب کمک به دیگران فعال بود، مشخص کردند.
قشر کمربندی قدامی سینگیولیت
قشر کمربندی قدامی (ACC) ناحیهای از مغز است که در کنترل شماری از فرآیندهای خودکار انسانی مانند تنظیم فشار خون و ضربان قلب دخیل شناخته میشود. همچنین گمان میرود که این بخش برای عملکردهای عالیتر شامل چشمداشت پاداش، کنترل انگیزش، تصمیمگیری و عواطف مهم باشد.
در هنگام فراگیری چگونگی کمک به دیگران، بخش خاصی از ACC که sgACC (قشر کمربندی قدامی سینگیولیت) نامیده میشود فعال شد. این ناحیه تنها بخشی از مغز بود که در اسکن مغزی روشن میشد و این تحریک در هنگام فراگیری اعمال منتج به نفع شخصی انجام نمیشد.
این موضوع دال بر آن است که sgACC به طور مشخص برای کنترل و پایش سخاوتمندی تنظیم شده است.
جالب توجه است که تیم تحقیق همچنین متوجه شد که sgACC در همة اسکنهای مغز به یک اندازه فعال نبود. آنهایی که خودگزارشدهی بالاتری از همدلی داشتند دارای سطوح بالاتری از فعالیت مزبور بودند، در حالی که افرادی که این بخش در آنها به سرعت فعال نمیشد، آنهایی بودند که خود را از نظر روحیة همدردی در رتبة پایینتری قرار میدادند.
با وجود اینکه مطالعات پیشین همپوشانی بخشی از سطوح مغزی درگیر در همدلی و رفتار جمعمدارانه را برجسته کردهاند، این مطالعه سطح تازهای از ویژگی را به موارد پیشین اضافه میکند.
دکتر پاتریسیا لاکوود میگوید: "این اولین بار است که کسی نشان میدهد بخش مشخصی از مغز فرآیند رفتارهای اجتماعمدارانه و یک پیوند محتمل از همدلی برای فراگیری کمک به دیگران را بر عهده دارد."
این یافتهها در نوع خود جالب توجه هستند اما پتانسیلی برای مداخلات روانشناختی در آینده نیز دارند. از آنجا که برخی اختلالات روانی سبب از دست رفتن یا فقدان همدلی میشوند، دانستن اینکه کدام نواحی مغز محتملاً مورد آسیب قرار میگیرند میتواند در طراحی داروهای هدفمندتر کمککننده باشد./
نظرات (0)