• تیم نیومن
• ترجمة هامیک رادیان
• توضیح: اصطلاح "مغز شیمیک" به عنوان معادلی برای "chemo brain" آمده است.
بازماندگان سرطان از دیرباز از نزول توان شناختی خود در پی شیمیدرمانی شاکی بودهاند. این اثر در برخی مطالعات به صورت عمیق مورد بررسی قرار گرفته است اما برای نخستین بار محققان این پرسش را مطرح میکنند که این نقصان چقدر ممکن است به طول بینجامد.
همچنان که درمانهای سرطان بهبود مییابد، میزان بقا و به تبع آن تعداد بازماندگان سرطان افزایش پیدا میکند.
جمعیت فزایندهای از مردم مبتلا به سرطان که زنده ماندهاند اغلب از نقصان شناختی خود میگویند.
مغز شیمیک یا "مه شیمیک" آنگونه که از شواهد پیداست، برای نخستین بار توسط بازماندگان سرطان سینه گزارش شده است.
مغز شیمیک به حافظه، تمرکز و توانایی فرد برای انجام اعمال پیچیده در کنار دیگر نقصانهای عملکردی آسیب میزند.
برخی از زنان دچار مغز شیمیک گزارش میدهند که توانایی آنها برای پیگیری مکالمات مختل شده و بیشتر دچار خستگی مفرط و سرآسیمگی هستند.
یک مطالعة مروری که به میزان شیوع مغز شیمیک پرداخته تخمین زده است که 17 تا 50 درصد زنان بازماندة سرطان سینه دچار این عارضه هستند.
با وجودی که تحقیقات، مغز شیمیک را به عنوان یک منتجة واقعی شیمیدرمانی محسوب کردهاند، هنوز پرسشهای بسیاری بیپاسخ مانده است. یکی از سؤالها مربوط به مدت زمان دوام این وضعیت است.
اندازهگیری گسترة مغز شیمیک
مطالعهای که در دانشگاه ایلینویز انجام و در نشریة پژوهش رفتار مغز / Behavioural Brain Research در صدد برآمد تا اثرات مغز شیمیک را در درازمدت مورد بررسی قرار دهد. به این منظور، تیم تحقیق یک مدل موشی طراحی کرد که در آینده به محققان در تحقیق بر روی این مشکل و قاعدتاً به اصلاح آن، کمک خوهد کرد.
نویسندة رهبر مطالعه، کاتارینا رندیرو / Catarina Rendeiro با گروهی از پژوهشگران دانشگاه ایلینویز شامل جاستین رودز / Justin Rhodes، استاد رشتة روانشناسی و ویلیام هلفریچ / William Helferich، استاد رشتة تغذیه همکاری داشت.
پروفسور هلفریچ میگوید: "کیفیت زندگی پس از شیمیدرمانی به غایت اهمیت دارد و مغز شیمیک در این بازماندگان مهم است."
مطالعات قدیمیتر نشان دادهاند که عوارض جسمانی شدید شیمی درمانی برای نقصان کوتاه مدت در توانایی شناختی ناشی از مغز شیمیک لحاظ شده است. همچنان که پروفسور رودز میگوید: "سؤال این است، پس از اینکه بیماران به طور کامل از حملة شدید شیمی درمانی بهبود مییابند، ماهها یا سالها بعد، آیا آنها هنوز دچار اختلال شناختی باقی میمانند؟"
محققان برای تقلید در حد امکان وضعیت زنان در دوران پس از یائسگی یک مدل موشی مؤنث طراحی کردند. برای اندازهگیری پتانسیل اثرات درازمدت مغز شیمیک، آنها به اندازهگیری این موضوع پرداختند که چگونه شیمی درمانی بر یادگیری و حافظه تأثیر میگذارد. به علاوه، آنها نموداری از شکلگیری نورونهای جدید در هیپوکامپوس ترسیم کردند – بخشی از مغز که در کنار دیگر وظایفش برای حافظه اهمیت دارد.
موشها را با استفاده از یک ماز آبی موریس به راه رفتن واداشتند. این نوع آزمون به صورت گسترده در عصبشناسی رفتاری برای بررسی حافظه و فراگیری ابعاد از اوایل دهة 1980 مورد استفاده قرار گرفته است.
مشخص شد که برای موشهای مورد شیمی درمانی به صورت اساسی زمان بیشتری برای آموختن وظایف لازم است.
پس از بررسی مغز موشهای درمان شده با شیمی درمانی، مشخص شد که این موشها در طول دورة درمانی دچار 26 درصد نقصان در خلق نورونهای هیپوکامپال هستند و در 3 ماه بلافاصله بعد از شیمی درمانی 14 درصد نورونهای هیپوکامپال کمتر خلق کردهاند.
سه ماه برای یک موش معادل حدود 10 سال در حیات انسانی است. اگر بتوان این نتایج را به انسان تعمیم داد، این بدان معنی است که اثرات شیمی درمانی واقعاً به نقصانهای درازمدت منجر میشود.
درمانهای آینده برای مغز شیمیک
اگرچه طراحی داروهایی برای کاهش اثرات شناختی شیمیدرمانی امری محتمل است، با خود این نگرانی را به همراه دارد که مواد شیمیایی اضافی نیز ممکن است با خود شیمیدرمانی فعل و انفعال یابند، و سبب دیگر اثرات ناخواسته یا ممانعت از عملکرد مورد نیاز شیمیدرمانی شوند.
در عوض تیم تحقیق امیدوار است که مداخلات طبیعی ممکن است روشن کنند که میتوان صدمة ناشی از مغز شیمیک را برطرف کرد.
به این منظور، محققان در این مورد به تحقیق پرداختند که آیا یک رژیم غذایی دارای اسیدهای چرب امگا 3 بیشتر میتواند اثرات شناختی شیمیدرمانی بر روی موشها را کاهش دهد. متأسفانه، از این مداخله نتایج معنیداری به دست نیامد.
مطالعة حاضر نخستین موردی است که از یک مدل حیوانی برای نشان دادن اثرات درازمدت شیمی درمانی بر روی مغز استفاده میکند. تیم تحقیق امیدوار است که در آینده، این مدل در تحقیق بر روی دیگر مکملهای غذایی بالقوه و رسم نمودار اثرات آنها بر مغز شیمیک مورد استفاده قرار خواهد گرفت./
نظرات (1)