• آنا ساندویو
• ترجمۀ فرهنگ راد
کار خلاقانه چگونه انجام میشود؟ و مهمتر اینکه، چه کنیم تا افراد خلاقتری از آب درآییم؟ این پرسشها ذهن متخصصان مغز و اعصاب، فیلسوفان، هنرمندان، و صاحبان شرکتهای بزرگ را به خود مشغول کرده، و اصطلاحاتی مثل "تفکر خلاق" و "حل مسایل خلاقانه" این روزها ورد زبان همه است. تحقیق جدید شاید سرانجام به پاسخی در این مورد رسیده باشد، و این پاسخ دربرگیرندۀ الکترودها و دانش در مورد مغز انسان است.
محققان دانشگاه کویین مری در لندن (QMUL) و دانشگاه گولدسمیت لندن، بر آن شدند تا به فهم بهتری از ساز و کارهای پشت خلاقیت دست یابند، و آزمایش کنند که آیا خلاقیت را میتوان "بنا به نیاز" تحریک کرد یا خیر.
تحقیقات پیشین عنوان کردهاند که "خاموش کردن" فرآیند ویراستن، یا بخشهای خودسانسوری مغز ما میتواند به طور بالقوه باعث تقویت خلاقیت شود. در یک آزمایش پیشین، نوازندگان جاز جا گرفته درون یک ماشین MRI نشان دادند که چگونه مغز در زمان بداههنوازی از حالت "خودپایشگری" به حالت خلافیت چرخش میکند.
تحقیق تازه که در نشریۀ "گزارشهای علمی" منتشر شده است بر آن بود تا واقعاً یکی از بخشهای مغز را که در فرآیند خودکنترلی درگیر است "خاموش" کند تا ببیند که این کار تأثیر بر خلاقیت خواهد داشت.
نویسندۀ نخست مطالعۀ جدید دکتر کارولین دی برناردی لوفت / Caroline Di Bernardi Luft از دانشکدۀ علوم زیستی و شیمیایی QMUL است.
تجزیه و تحلیل ارتباط میان کورتکس و خلاقیت
دکتر لوفت و همکارانش از تکنیک موسوم به تحریک مستقیم جریان ترانسکرانیال (tDCS) برای تحریک خلاقیت در 60 نمونۀ مطالعه استفاده کردند. tDCS نوعی از تحریک یا تلفیق عصبی است که شامل ارسال جریانهای ضعیف الکتریکی به طور مستقیم به کورتکس مغز با استفاده از الکترودها است. این تکنیک میتواند فعالیت عصبی را مهار یا فعال کند، و در روانشناسی عصبی و توانیابی بالینی کاربرد دارد.
در این آزمایش، الکترودها در محلول سالین خیس شدند و برای تعیین فرکانس یک ناحیه از مغز به نام کورتکس پریفرونتال دورسالترال چپ (DLPFC)، که نقشی حیاتی در تفکر و استدلال دارد، روی جمجمۀ جایگذاری شدند.
این ناحیه از مغز همچنین در حافظۀ کاری درگیر است که توانایی مغز برای نگهداری موقت و پردازش اطلاعات و همچنین تصمیمگیری و فعال و انفعال اجتماعی است. به علاوه، DLPFC برای کنترل شناختی، شامل کنترل بر خود، کلیدی است.
دکتر لوفت ارتباط میان DLPFC و خلاقیت را توضیح میدهد:
"ما مسائل را بر مبنای قواعدی که از تجربه برمیکشیم حل میکنیم، و DLPFC نقشی کلیدی در خودکارسازی این فرآیند بر عهده دارد. این فرآیند اغلب اوقات خوب کار میکند، اما گاهی وقتها وقتی ما با مسائل تازه مواجه میشویم که نیازمند روش جدیدی از تفکر است، به شکل چشمگیری از کار بازمیماند. تجارب گذشتۀ ما میتوانند واقعا سبب بروز انسداد در خلاقیت ما شوند. برای شکستن این قفلشدگی ذهنی ما نیاز به آن داریم که قواعد مألوف خود را کنار بگذاریم."
محققان با استفاده از tDCS متناوباً DLPFC را سرکوب و فعال کردند. آنها خلاقیت نمونهها را با طرح درخواست حل مسائلی مثل "پازل کبریت" مورد بررسی قرار دادند. چنین تکالیفی برای ارزیابی خلاقیت ارزشمندند. آنها نیازمند رویکردی انعطافپذیر و خلاقانه به ریاضیات و جبر هستند.
از نمونهها خواسته میشد تا این مسائل را در سه وضعیت مختلف حل کنند: وقتی که DLPFC آنها مهار شده بود، وقتی DLPFC فعال شده بود، و وقتی که این ناحیۀ مغز اصلاً تحت هیچگونه تحریکی قرار نداشت. محققان نمونهها را قبل و بعد از این مداخلات معاینه کردند.
خاموش کردن DLPFC خلاقیت را تقویت میکند
آزمایشها نتایج جذابی در پی داشتند. نمونههایی که DLPFC آنها سرکوب شده بود در مقایسه با همتایانشان که DLPFC آنها فعال بود یا در حالت غیر تحریک قرار داشت، بیشتر احتمال داشت که در تکلیف حل مسائل بر دیگران سبقت بگیرند. آنهایی که DLPFC در آنان خاموش شده بود تکالیف حل مسائل را بهتر انجام میدادند.
این نشان میدهد که "خاموش کردن" موقت DLPFC به مغز کمک میکند تا با یافتن راهی برای کار حول فرضیات از پیش موجود و الگوهای تفکر از پیش آموخته به روشی "خارج از چهارچوب" به تفکر بپردازد. خاموش کردن DLPFC به ما کمک میکند تا "قواعد را کنار بگذاریم" که همچنان که دکتر لوفت توضیح میدهد برای خلاقیت نقش کلیدی دارد.
به هر جهت، محققان همچنین متوجه شدند که نمونههای دارای DLPFC "خاموش" کمتر محتمل بود که تکالیفی را که نیازمند افزایش قابلیت حافظۀ کاری بود حل کنند! در تکالیفی که در آنها نیاز بدان بود که چند آیتم شناختی در آن واحد کاوش شوند، این نمونهها در مقایسه با همتایان دارای DLPFC فعال یا DLPFC فاقد تحریک، گرایشی به سمت ارائۀ عملکرد ضعیفتر نشان میدادند.
در هر حال همچنان که نویسندۀ نخست مطالعه چالشهای پشت تحقیق و اهمیت یافتهها را توضیح میدهد، این مطالعه فاقد هشدارهای خاص خود نبوده است:
"این نتایج مهمند زیرا پتانسیل بهبود عملکردهای ذهنی مرتبط با خلاقیت را با استفاده از روشهای تحریک غیر تهاجمی مغز نشان میدهند. در هر حال نتایج ما همچنین عنوان میکنند که برنامههای کاربردی بالقوۀ این تکنیک باید اثرات شناختی مورد هدف را بیش از صرف لحاظ کردن tDCS به عنوان بهبود دهندۀ شناخت، آن گونه که توسط برخی کمپانیها فروشندۀ ماشینهای tDCS برای کاربران خانگی ادعا میکنند، مورد ملاحظه قرار دهند.
من مایلم بگویم که ما هنوز در موقعیتی نیستیم که یک کلاه الکتریکی سرمان کنیم و شروع به تحریک مغز خود کنیم با این امید که به پاداش پوشش شناختی دست یابیم."
Source:
Medicalnewstoday.com
Shutting down part of our brain can make us more creative
Written by Ana Sandoiu
Published: Wed 7 June 2017
نظرات (0)